یکی از وظایف حاکمیتی دولت، حفاظت از میراث فرهنگی و آثار تاریخی کشور است. این میراث ممکن است بنا به دلایلی از جمله عوامل طبیعی و انسانی آسیب ببیند. دولت موظف است با پیشبینی راهکارهایی با هرگونه تعرض به این میراث مقابله نماید. یکی از ضمانتاجراهای حفاظت از این میراث، جرمانگاری در صورت تعرض به آنهاست. تاکنون در کشور ما پژوهش چندانی درباره جرایم علیه میراث فرهنگی صورت نگرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانهای به این پرسش پاسخ داده شده است که در قوانین کیفری ما کدامیک از اقدامات به عنوان جرایم علیه میراث فرهنگی تعریف شده و ایرادات و خلأهای حقوقی آنها کدامند. قانونگذار از دوران مشروطه و سپس جمهوری اسلامی و بهویژه در قانون تعزیرات، اعمالی را به عنوان جرایم علیه این میراث تعیین کرده است که میتوان آنها را به جرایم علیه آثار تاریخی منقول و غیرمنقول دستهبندی کرد، ولی تاکنون در کشور ما برای حمایت از میراث طبیعی، ضمانتاجرای کیفری پیشبینی نشده است.